خرداد مجبور شدم پنج بار توضیحات ثابتی‌ـو به پنج گروه بدم. معاشرت‌ها بد نبود، ولی چیزی که هنوز و تا امروز وجود داره عدم قطعیته. یکی از مواجهه‌های نسبتاً عادی در اینجا، ایجاد یه فضایی هست که نامشخصه، نمیشه قطعی گقت که سودی عائد طرفی از ماجرا میشه امّا توصیف صحیح این برزخ می تونه "disgusting" باشه. پلشت. 
در حالی که دیروز جراحی لثه کردم و امروز ساعت دوازده و نیم با OA قرار داشتم، برای ناهار سوپ نیمه‌آماده درست کردم و به هم‌اتاقیِ جدیدم، مستند و فوتوپلی دادم و وقت حرکتم به کتابخونه برق اینجا که ظاهراً از بقیه پردیس جداست رفت و پناه برم به میرزای برق‌دار. وای‌ت دو‌نیم شده خواندم و فلسفه علم.
×همین.

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها